Agar Tasavir Ra Nemibinid Rooye Gozineye "Show images" ya "Display images below" click konid. Agar Nemitavanid Matnha Ra Bekhanid Marahele Zir Ra Donbal Konid : Right click (click rast) >> Encoding >> Unicode (UTF-8) |
به نام خدایی که همین نزدیکی ست
دوستان حقيقي اگر از ديده بروند از دل نخواهند رفت (سیسرون) |
 |
|
تصاویر جدید از کنسرت گروه موسیقی ریزار به سرپرستی "محمدرضا گلزار" ! ... (برای مشاهده ی عکس های بیشتر کلیک کنید!)
 محمدرضا گلزار پس از یکسال تجربه حضور در گروه موسیقی آریان این بار گروه موسیقی ریزار را بنا و سرپرستی میکند! برای مشاهده ی تصاویر جدید از کنسرت گروه ریزار به سرپرستی "محمدرضا گلزار" کـــــــلــیـــک کــــــنـیــد! |
همین امروز به ما بپیوندید، FunIran یکی از بزرگترین گروه های ایرانی  اعلام برنده قرعه کشی دور اول گروه FunIran یکی از اعضای عزیزمون با ایمیل آدرس : rami....ndi@gmail.com (آدرس ایمیل رو دستکاری کردیم تا برای ایشون مزاحمت ایجاد نشود) برنده یک دستگاه گوشی HTC Tuch 2 شده اند با ایمیل ایشون تماس گرفتیم تا خودشون رو معرفی کنند و مقدمات ارسال جایزه رو انجام بدیم. سری جدید قرعه کشی در تاریخ 29 آذر ماه برگزار خواهد شد تا آن روز فرصت دارید با عضویت در گروه فان ایران، یکی از بزرگترین گروه های ایرانی برنده یک دستگاه گوشی موبایل HTC TOUCH 2 شوید عضویت برای همه رایگان است پس میتوانید خود و دوستانتان را در این قرعه کشی شرکت دهید همین حالا عضو شوید !!! |
 |
|
روش شناختن شیطان !!!! ... (ارسال توسط دوست خوبمون حمید) روزی روزگاری شیطان به فکر سفر افتاد. با خود عهد کرد تازمانی که انسانی نیابد که بتواند او را به حیرت وا دارد، از این سفر بر نگردد. نیم دو جین روح را در خورجین ریخت. نان جویی بر داشت و به راه افتاد. رفت و رفت و رفت. هزاران فرسنگ راه رفت تا اینکه تردید در دلش جوانه بست که شاید تصمیم غلطی گرفته باشد. در هیچ کدام از جاده های دنیا به هیچ بنده ای که .... توجه او را جلب کند ویا حتی کنجکاوی او را بر انگیزد، بر نخورد. دیگر داشت خسته می شد. تصمیم گرفت به مکان مقدسی سر بزند؛ ولی حتی آنجا هم، که همیشه مبارزه ای ریشه دار از زمانهای دور، علیه او جریان داشت، هیچ چیز نتوانست حیرت زده اش کند. دلسرد و نا امید و افسرده در سایه درختی ایستاده بود که رهگذری گرما زده با کیفی بر دوش کنا او ایستاد. کمی که استراحت کرد خواست به رفتنش ادامه دهد. مرد قبل از اینکه به راه خود ادامه دهد، به او گفت:"تو شیطان هستی!" ابلیس حیرت زده پرسید:"از کجا فهمیدی؟!" " از روی تجربه ام گفتم. ببین من فروشنده دوره گردم. خیلی سفر می کنم و مردم را خوب می شناسم . در نتیجه در همین ده دقیقه ای که اینجا هستیم، تو را شنا ختم. چون: مثل کنه به من نچسبیدی، پس مزاحم یا گدا نیستی ! از آب و هوا شکایت نکردی، پس احمق نیستی ! به من حمله نکردی، پس راهزن نیستی ! به من حتی سلام نکردی، پس شخص محترمی نیستی ! از من نپرسیدی داخل کیفم چه دارم، پس فضول هم نیستی ! حالا که نه مزاحمی، نه احمق، نه راهزن، نه محترم، نه فضول پس آدمیزاد نیستی ! هیچ کس نیستی ! پس خود شیطانی !" شیطان با شنیدن این حرفها کلاه ازسر برداشت و کله اش را خاراند. مرد با دست به پاها یش زد و گفت:"خوبه! تازه، شاخ هم که داری!" |
راز عشق شقایق !!!! ... (ارسال توسط دوست خوبمون محسن) شقایق گفت با خنده ؛ نه تب دارم ، نه بیمارم اگر سرخم چنان آتش ، حدیث دیگری دارم گلی بودم به صحرایی ، نه با این رنگ و زیبایی نبودم آن زمان هرگز ، نشان عشق و شیدایی یکی از روزهایی ، که زمین تب دار و سوزان بود و صحرا در عطش می سوخت ، تمام غنچه ها تشنه و من بی تاب و خشکیده ، تنم در آتشی می سوخت ز ره آمد یکی خسته ، به پایش خار بنشسته و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود ز آنچه زیر لب می گفت : شنیدم ، سخت شیدا بود نمی دانم چه بیماری به جان دلبرش افتاده بود ، اما طبیبان گفته بودندش اگر یک شاخه گل آرد ، ازآن نوعی که من بودم بگیرند ریشه اش را ، بسوزانند شود مرهم برای دلبرش ، آندم شفا یابد چنانچه با خودش می گفت ، بسی کوه و بیابان را بسی صحرای سوزان را ، به دنبال گلش بوده و یک دم هم نیاسوده ، که افتاد چشم او ناگه به روی من بدون لحظه ای تردید ، شتابان شد به سوی من به آسانی مرا با ریشه از خاکم جدا کرد و به ره افتاد و او می رفت ، و من در دست او بودم و او هرلحظه سر را رو به بالاها شکر می کرد ، پس از چندی هوا چون کوره آتش ، زمین می سوخت و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت به لب هایی که تاول داشت گفت : چه باید کرد؟ در این صحرا که آبی نیست به جانم ، هیچ تابی نیست اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من برای دلبرم ، هرگز دوایی نیست واز این گل که جایی نیست ، خودش هم تشنه بود اما نمی فهمید حالش را ، چنان می رفت و من در دست او بودم ، و حالا من تمام هست او بودم دلم می سوخت ، اما راه پایان کو ؟ نه حتی آب ، نسیمی در بیابان کو ؟ و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت که ناگه روی زانوهای خود خم شد ، دگر از صبر او کم شد دلش لبریز ماتم شد ، کمی اندیشه کرد ، آنگه مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت نشست و سینه را با سنگ خارایی زهم بشکافت ، زهم بشکافت اما ! آه صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد زمین و آسمان را پشت و رو می کرد و هر چیزی که هرجا بود ، با غم رو به رو می کرد نمی دانم چه می گویم ؟ به جای آب ، خونش را به من می داد و بر لب های او فریاد بمان ای گل ، که تو تاج سرم هستی دوای دلبرم هستی ، بمان ای گل و من ماندم نشان عشق و شیدایی و با این رنگ و زیبایی و نام من شقایق شد گل همیشه عاشق شد |
 13 تجربه از يك كارمند دولت يكي از دوستان ما روي دست آقاي «برايان تريسي» رو زده و 13 تجربه ناب براي موفق شدن در سازمانهاي دولتي در ايران رو كشف كرده ... ادامه مطلب ... |  قـهـوه تـلـخ و زنـدگـی چند دوست دوران دانشجویی که پس از فارغ التحصیلی هر یک شغل های مختلفی داشتند و در کار و زندگی خود نیز موفق بودند، پس از مدت ها با هم به دانشگاه سابق شان رفتند تا با استادشان دیداری تازه کنند ... ادامه مطلب ... |  بهترین ساعت برای جذب ویتامین ها بدن در ساعت های مختلف روز، فعالیتهای متفاوتی انجام می دهد. بسیاری از افراد خوردن مکمل های غذایی را در ساعتهای مختلف روز پیشنهاد می کنند تا با دستگاه گوارش و هضم و جذب این مواد مغذی مطابقت داشته باشد ... ادامه مطلب ... |
شیوه های زندگی : مد و لباس | آرایش و پیرایش | خانه داری و آشپزی | دکوراسیون | روابط اجتماعی | راه های موفقیت سرگرمی ، سرگرمی : فقط برای خنده | فال و طالع بینی | معما و چیستان | اس ام اس | دانستنیها | داستان های جالب بهداشت و سلامت : پوست ، مو ، زیبائی | توصیه های پزشکی | دانستنیها | سلامت جنسی | سلامت روان |
 |
|
تصاویر فیلم دیو و دلبر ! ... (برای مشاهده ی عکس های بیشتر کلیک کنید!)
 يك ديو، يك دلبر، سه پسربچه شر و معلم نازنينشان، يك دختركوچولوي پرورشگاهي و مربي سختگيرش و دو بازيگر معروف و كارگرداني كه نميتواند فيلمش را به پايان ببرد....
برای مشاهده ی تصاویر فیلم دیو و دلبر کـــــــلــیـــک کــــــنـیــد! |
 |  |  |
رازداری زنان !!! ... (عنوان، کاریکاتور و منبع از خبرآنلاین) نتایج یک نظرسنجی انگلیسی نشان میدهد که زنان حداکثر تا 34 ساعت قادرند یک راز را نزد خود نگه دارند  طرح از میلاد ادیبی |
|
حــکــیــم عـــمـــر خـــیـــام !!! ... ( رباعی 25 از رباعیات حکیم عمرخیام)  چون بلبل مست راه در بستان یافت / روی گل و جام باده را خندان یافت آمد به زبان حال در گوشم گفت / دریاب که عمر رفته را نتوان یافت |
 |
بگذاريد اين ايميل به حيات خود ادامه دهد و براي دوستان خود Forward كنيد ... لطفا این داستانهای کوتاه را برای دوستان خود ارسال نمایید، کسانی که برایتان ارزشمند هستند، اما اگر این کار را انجام ندادید، نگران نباشید، هیچ حادثه ناخوشایندی برای شما رخ نخواهد داد، شما تنها این فرصت را که به دنیای شخص دیگری با این مطلب روشنایی بیشتری ببخشید، از دست خواهید داد، کسی چه می داند، شاید یکی از دوستان شما هم اکنون بیشترین نیاز را به خواندن این مطلب داشته باشد. خوشبخت ترين فرد كسي است كه بيش از همه سعي كند ديگران را خوشبخت سازد.. اشو زرتشت |
اگر تمایل به دریافت ایمیلهای FUNIRAN ندارید همین ایمیل را Reply کرده و در عنوان ذکر کنید : "Unsubscribe" |
در صورتی که تمایل به عضویت در گروه اینترنتی FUNIRAN را دارید اینجا کلیک کنید |
--
http://www.2topics.com http://www.2daydl.com http://www.2webbers.com ________________________________________________________
You received this message because you are subscribed to the Google
Groups "Funiran" group.
To post to this group, send email to iran4ever@googlegroups.com
To unsubscribe from this group, send email to
iran4ever+unsubscribe@googlegroups.com
For more options, visit this group at
http://groups.google.com/group/iran4ever?hl=en